باز آمدم😊😊
خب بعد از مدت ها دلم میخواد بنویسم بازم.کلی اتفاقات توی این مدت افتاد که خوب فاکتورشون میگیرم.اومدم شهر خودمون.بدجور دلم برای شهر دانشجوییم تنگ شده.به طرز مسخره ای توی شهر خودم حس غریبی میکنم و دلم شهر دانشجوییمو میخواد.با اینکه اونجا بودنم هنوز به٢ ماه نرسیده ولی حس وابستگی دارم بهش.خودمم نمیدونم چرا.اونجا شاید از همه نظر از شهر خودم پایینتر باشه ولی نمیدونم چی باعث شده انقدر دوستش داشته باشم.تنها مشکلم دوری از خانوادس.دیروز برای کاری رفتم دانشگاه شهر خودمون.صبح مامانم از خواب بیدارم کرد و منم لطف کردم لباس پوشیدم و حتی یه کرم هم نزدمو با قیافه ای همچون روح راهی دانشگاه شدم😇😇.اول رفتم دانشکده دندونش و یه کارایی انجام دادم و همونجا پیش مشاورم رفتم.بعد از اون رفتم آموزش کل و گفتم کاش میشد یکی از دوستای وبلاگیم رو میدیدم همینجا.بهش زنگ زدم و خوشبختانه اونروز کلاس داشت.دم دانشکدشون همدیگه رو دیدیم.نمیدونم از خوب بودنش چی بگم براتون.عالی بود.بی نهایت مهربون و گرم.یه جور عجیبی از همون اول که همدیگه رو دیدیم اونقدر صمیمی شدیم که انگار سالهاست همدیگه رو میشناسیم.استرس امتحانشو داشت.با هم رفتیم داخل دانشکدشون و یکی دیگه از دوستان وبلاگی رو دیدیم.دوستمون هم نمیدونم کلا خجالتی بود یا فقط جلوی من موذب بود.اون وسط هم هی موهاشو شخم میزد😁😁به طرز عجیبی هم لهجه شهرمو داشت که تعجب کردم و گفتم بابا من١٩ ساله که اینجام لهجه نگرفتم شما چجوری طی چند ترم انقد لهجه گرفتین؟؟دیگه تهش هم دیدیم من که خیلی صمیمی دارم باهاش میحرفم اوشون هم بیچاره سرشو انداخته بود پایین حرف نمیزد دیگه رفیق ١ وادارم کرد خداحافظی کنیم و بریم😄بعدش هم رفیق١ رفت سر امتحانو منم رفتم بیرون دانشکده و یه عالمه دیگه از دوستامو دیدم.رفیق١ امتحانش که تموم شد اومد و راهی سلف شدیم.اونجا هم یه مقدار همراه با دوست جان غذا خوردم و برگشتیم سمت دانشکدشون ه خوب باحالترین قسمت برای این زمان بود و رفیق همکلاسیاشو نشون میداد و راجع بهشون میگفت و کلی میخندیدیم.اوجش هم جایی بود که کارآگاه طورانه قرار شد شخصی که قراره درآینده عخش زندگیم بشه رو نشونم بده و اون هم بین چمنا بود به بدبختی و با خنده تونستیم زیارتشون کنیم😂😂اینا رو که میگم صحنه هاش جلوی چشممه و هنوز خندم میگیره.دیگه در نهایت از دوست جان خداحافظی کردیم اولین دیدار وبلاگی من هم رقم خورد😍😍
خیلی شد دیگه ایشالا بازم میام و مینویسم این روزا☺️☺️