دنیا چند روزه؟

چقدر خوبه که روال زندگیم به آرامش گذشته برگشته.حال مادربزرگ فعلا خوبه و خونه آرومه.نگرانیهام برطرف شدن و یه مقدار از دغدغه هام کم شدن.صبحا زودتر از همیشه بیدار میشم.یا میرم پارک محله پیاده روی میکنم و یا توی خونه حسابی ورزش میکنم.کار میکنم درسمو میخونم فیلمامو میبینم رمانمو میخونم و مثل همیشه توی خیالپردازی‌هام غرق میشم.امتحانامون از هفته آینده شروع میشه و طبق معمول به مرحله من این چندماه چیکار میکردم رسیدم ولی خب چه میشه کرد!باید برسونم خودمو!امیدوارم امتحانا هم با همین میزان آرامشم همراه باشه.

+بالاخره طلسم پیام ندادن بی دلیل وی شکست و گس وات؟برای من شیوه‌ نامه امتحانات مجازی رو فرستاده:/ از مصائب ارتباط با موجودات خیلی درسخون بازم میگم براتون:/

۱۱ لایک:)
چرا ما کور شدیم؟
نمی دانم.شاید روزی بفهمیم.
میخواهی نظرم را بدانی؟؟
بله بگو.
به نظرم ما کور نشدیم،کور هستیم.چشم داریم اما نمی بینیم،کورهایی که می توانیم ببینیم،اما نمی بینیم.
قسمتی از رمان کوری،اثر ژوزه ساراماگو
____________________________
تیارا یعنی آراینده ی چشم.اینجا نویسنده جوجه دانشجوییست و طب دندان می آموزد و می کوشد تا چشمان خود را به زیبایی ها و خوبی ها و مهربانی ها بیاراید.به دنیای کوچک نویسنده ی این وبلاگ خوش امدید.با نگاهی زیبا بخوانیدش.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان