دانشگاهانه
انقدر توی وبلاگم ننوشتم که یادم رفته چجوری باید حرف بزنم!یادش بخیر یه زمانی پست مینوشتم چقدرررر طولانی!برمیگردم به همون زمان اندکی صبر فقط🙂
دلم میخواد یه حرفایی رو به دانشجوهای جدید بزنم که دوست داشتم پارسال یکی همین حرفا رو به خودم میزد.چیزایی که میگم،یا تجربه خودمه،یا چیزاییه که خودم دید و فهمیدم و درسی شده برام.حتی یه سریاش هم خطاب به خودمه.پس بدون قضاوت بخونین این پست رو.
خب ایشالا به زودی نتایج میان و شماها باید خودتونو برای دانشگاه آماده کنین.اولین مسئله ای که برای خیلیاتون ممکنه پیش بیاد موضوع پوشش هست.البته کلا آقایون در این مورد زیاد مشکلی ندارن اما خانوما چرا مخصوصا ادمایی مثل من که هیچ تصوری از پوشش دخترا برای دانشگاه ندارن.من و مامانم فکر میکردیم که من قراره وارد حوزه علمیه بشم و پوششم باید در همون حد باشه.مامانم که میگفت مانتو باید تا زیر زانو و گشاد و با رنگ غیر جلب توجه کننده(آبی روشن جلف بود مثلا🤦🏻♀️)و شلوار غیر تنگ بپوشم.حتی برای کیف هم فکر میکردم باید خیلی اسپورت طور و با رنگ غیر جلب توجه کننده! داشته باشم و چیزای رنگی رنگی اونجا جلفه و همه فک میکنن بچه ای!(از حرصم امسال کیف کولی گل گلی خریدم😂)و کلا باید وسایلام جوری باشه که نشون بده من بزرگ شدم!(حالا کاش بزرگ هم شده بودم واقعا🤦🏻♀️).ولی وقتی رفتم دانشگاه دیدم که خیلی با تصوراتم متفاوته.مورد بوده از ترم بالاییا خودمون با مانتو جلو باز و نیم تنه زیرش اومده بود دانشگاه و خیلی ریلکس توی دانشکده میتابید و کسی هم کاریش نداشت!یا مثلا پوشیدن مانتو های رنگی و وسایل رنگی برعکس تصورم اصلا جلف و توجه جلب کننده نبود!اما حتما به دو مورد توجه کنین.اول اینکه همه چیز بسته به حساسیت دانشگاه و جو موجودش داره که خب الان دانشگاها زیاد حساس نیستن.دانشگاه ما که خیلی اپن ماینده مثلا!و دانشکدمون هم چون کلینیکیه و و مردم عادی توش میان و در مخصوص خودشو داره کلا کاری بهمون ندارن!!!و مورد دوم اینه که هرجوری خواستید بیاید اما اول فکر کنین ببینید سر و وضع و پوششتون در شان دانشگاه و یک دانشجو هست یا نه.لباس های غیرمتعارف و آرایش های غلیظ واقعا زشت و زننده هست.شما دانشجویید و عروسی نیومدین.رژ های خیلی جیغ آرایش های زیاد اصلا وجهه ی خوبی ندارن.لباس های خیلی باز و واقعا جلب توجه کننده نپوشید.و یه چیز دیگه هم بگم.اگه با پوشش و وضع قبلیتون مشکل دارین از همون اول خودتونو جوری که میخواین کنین.ببینین تفکرات و سلیقه ممکنه عوض بشه در طی تحصیل و خیلی هم عادیه اما لطفا لطفا از چادر تا لاک جیغ نباشین!زیاد دیدم ادمایی که روز اول با چادر اومدن و به شدت محجب و تا پایان ترم دو کلا چادر رو کنار گذاشتن و تیپای نه چندان مرتبط با تیپ قبلیشون زدن.خواهشا انقدر زود عوض نشید.شاید مثلا اینایی که گفتم یه تیپ خیلی معمولی مثل بقیه بزنن ولی دیدگاه بقیه مخصوصا جنس مخالفتون عوض میشه نسبت به شما و چندان هم جالب نیست این دیدگاه.خودتون باشید و خودتونو وارد دانشگاه کنین نه یه پوسته ی ظاهری رو.
مورد بعد روابطتون توی دانشگاهه.سعی کنید زودجوش باشید و با بقیه ارتباط بگیرین.راجع به کسی پیشداوری نکنین خیلیا اونجور که اوایل نشون میدن نیستن.زود ادمای اطرافتونو به دو دسته ی خیلی خوب و خیلی بد تقسیم نکنین خیلی وقتا بعد یه مقدار شناخت نظرتون عوض میشه.جنس مخالف موجود ترسناکی نیست.میتونین با یه مقدار شناخت و با رعایت حد و حدود خیلی هم باهاشون دوست باشید.جنس مخالف هم یه آدمه مثل شما.خوب و بد دارن و شما هم خواسته یا ناخواسته گاهی مجبور به ارتباط باهاشون میشین پس دور خودتون دیوار نکشین و سخت گیری نکنین.ولی یه چیزی رو بهتون میگم گوش کنین و به کار ببرین.از همون اول یه شخصیت قوی رو از خودتون به بقیه نشون بدین.جوری باشین که بقیه روی حرفتون حساب کنن و به حرفتون اهمیت بدن و گاهی حتی ازتون حساب ببرن!توی روابطتون محکم باشین و این هیچ تضادی با مهربونی و شوخ بودنتون نداره!حالا در ادامه بیشتر براتون توضیح میدم در این مورد.
سعی کنین تا جایی که میتونین با همکلاسیاتون چه همجنس و چه جنس مخالف(حالا این مورد یکم کمتر)ارتباط داشته باشین.خونگرم باشین.بزرگترین معضل دانشجوهای جدیدالورود ارتباط با جنس مخالفه.سعی کنین خودتو جوری نشون بدین که بفهمن از ارتباطتون هیچ قصدی ندارین.صرفا ارتباط با همکلاسی و گاهی دوستانه هست.اوایل به نظرم یجورایی نیازه که از خودتون جدیت نشون بدبن تا بقیه فکر دیگه ای راجع بهتون نکنن.اما کم کم با گذر زمان و مخصوصا با گذروندن دروس عملی روابطتون خیلی خیلی بهتر میشه.
در مورد اکیپ داشتن و اینا.اگه شما جزو علوم پزشکی باشین،خواه ناخواه برای ورود به دوران بالینی باید گروه بندی مختلط داشته باشین و اگه افراد گروهتون رو نشناسین بعدا ممکنه مشکلات زیادی پیدا کنین.اما در مورد اکیپ.خیلی زود و هول شده عمل نکنین.خیلی از اکیپای دانشگاهی مدت کوتاهی بعد از تشکیل از هم می پاشه.یه توصیه هم میکنم بهتون گوش کنین.اگه تمایل داشتین وارد اکیپ بشین بذارین اون اکیپ تشکیل بشه و بچه های اکیپ یه مدت کنار هم ارتباط داشته باشن و بعد اگه نوع روابطشون اونجوری بود که از نظر شما مشکلی نداشت وارد گروهش بشین. ترجیحا بین بچه های اکیپتون رابطه دوستانه باشه و یهو دوتایی نشین!این خیلی خوبه و آدم توی اکیپ هم راحت تره.اگه بعد از شناخت به نظرتون خوب بودن میتونین با هم بیرون هم برین.اگه اکیپ سالم باشه خیلی هم میتونه کمک کننده باشه.مثلا توی اکیپ ما همه به هم کمک میکردن.برای امتحانا اگه خلاصه ای نمونه سوالی راهنمایی ای هرچی داشتن صادقانه می گفتن.اصلا اینجور نبود که کسی بخواد دروغ بگه.
اما در مورد بیرون رفتن با جمع زیااادی از بچه های کلاس مخالفم.بگذریم ازینکه این اتفاق یه تجربه ی تلخ برام باقی گذاشته که باعث شد سال اول کار من و خیلی از بچه ها واقعا ناعادلانه به حراست و تعهد بکشه،کلا زیاد موضوع جالبی نیست و به نظرم در این مورد عجله ای نکنین.
اینم از پستی که قولشو داده بودم.یه پست خوابگاهانه هم هست که اونم اگه بشه زود میذارم.
+حالم خوش نبود اما زندگی ادمه داره نه؟باید جنگید با همه چیز.
دوستایی که پیام ناشناس داده بودن بهم قبلا.نمیدونم چرا اصلا نیومدن برام!وگرنه من هر پیام ناشناسی بوده جواب دادم عذر میخوام اگه به خاطر اینکه جوابی ندادم ناراحت شدین چون واقعا پیامی برام نیومده.