یک بلاگر هرچیم بشه دلش پیش وبش گیره.معتادانی هستیم ما😊
خب خب خب.آقا قول قول قول بازم مرتب مینویسم اینجا.ببخشید اگه فکر میکردم که کسی وبمو نمیخونه.مرسی بابت مهربونی دوستایی که به یادم بودن❤️❤️
ترم یک با یه عالمه خاطره تموم شد.خیلی اتفاقا افتادن و با یه عالمه آدم جدید آشنا شدم.
اولین کسی که دوست دارم ازش حرف بزنم یکی از همکلاسیای پسرمه که از این به بعد جوجو میناممش😁خب این جوجو خان همشهریمه و حدود یکسال ازم کوچیکتره.از همون اول که دیدمش وحشتناک به دلم نشست.از خیلی جهات شدییییییدا شبیه داداش دوقلومه و بهش میگم داداشی چون وقتی باهاش حرف میزنم و کنارمه حس میکنم داداش دوقلوم پیشمه.به شدت هوامو داره و وااااقعنی حسم بهش مثل داداش واقعیمه.تا حالا هم یه بار مسیر شهرمون به شهر دانشجویی رو با هم اومدیم البته همشو داشتیم درس میخوندیم.خب دیگه بسشه برم سراغ بقیه اتفاقات.
ترم یک رو که گند زدم با معدلی که اوردم ولی دیگه اصلا برام مهم نیست چون قصدم اصلا نمره بالا نبود و خیلی خسته عمل کردم😅ولی خداییش درسامون زیاد ارزش یادگیری نداشتن و صرفا پاس کردنشون مهم بود که پاس شدن خداروشکر😊این ترم درسامون یه مقدار تخصصی تره.مثلا اناتومی سر و گردن داریم.بافت دهان و مورفولوژی که یه درس عملیه و باید گچ رو بتراشیم و ازش دندون بسازیم😍😍هنوز انجامش ندادیم ولی شدیدا هیجان دارم براش چون به رشتم مرتبطه.٦واحد فیزیولوژی داریم که دیگه نداریمش ولی انقدر سنگینه و تعداد کلاساش و جبرانیاش زیاده که عملا داره به فنامون میده ولی قطعا به گندی بیوشیمی نمیرسه که خدااااروشکر پاس شد البته با نمره١١ که گند زد تو معدلم به دلیل٥واحدی بودنش😐🤦🏻♀️
خب فعلا کافیه زودی میام بیشتر مینویسم😊😊