و بازهم home sweet home
تازه امروز رسیدم خونه و چقدر دلم خونمونو میخواست.همین آرامشی که خونه داره خودش یه دنیا ارزش داره.
روز اخر امتحان میکروب عملی داشتیم.تا حالا هیچ امتحانی رو به این بدی نداده بودم.امتحان واقعا سخت و سنگین بود هم مباحثش هم خود امتحان و سوالاش.امتحان کاملا تشریحی و یه سریا بلند پاسخ!!!بود و ایستگاهی بود یعنی ٣٠تا ایستگاه داشت بعد هرکدوم حدود ٣٠ثانیه یا کمتر زمان داشت و زمان که تموم میشد بوق میزدن و باید میرفتیم ایستگاه بعدی و خیلیاشو یه عالمه لوله میدادن تا میومدی تشخیص بدی تایمت تموم میشد و اصلا نمیرسیدی بنویسی!تقلب هم نمیشد کرد و کاملا قرنطینه میکردن همه رو.خلاصه که جدا احتمال داره که بیوفتمش☹️مهم نیست ترم دیگه واحدام کمه میتونم برش دارم اما حسی که سر امتحان داشتم خییییلی بد بود چون یهو اومدم داخل آزمایشگاه استرس گرفتم همه چیز یادم رفت!!!بعد من تا میومدم به ذهنم فشار بیارم چیزارو یادم بیاد تایم تموم میشد باید میرفتم ایستگاه بعد و یه تشخیص جدید.حالا امتحان تموم شد و حس بدش هنوز باهامه☹️
حدود دو هفته فرجه داریم و باید بخونم حسابی مخصوصا برای میکروب و نوروآناتومی و ویروس.امیدوارم این ترم هم به خیر بگذره